جستجو
-
۱تصویر
صلح نامه اسکندر خان یاور و دیگران، ۱۳۲۱ ق
مشهدی عباس از طرف خود و قیمومت از طرف صغار مشهدی حنیفه مرحوم، محسن و رحیم، و پسران خدا قلی سلطان زاویه، نورالله و مهدی، یک چارک ملک خود از یک دانگ مفروز از جمله شش دانگ قریه زاویه را در عوض مبلغ دویست و پنجاه تومان رایج هیجده نخودی وزناً و یک هزار صرفاً قران جدید الضرب با شرط اختیار فسخ به معتمد السلطان حاجی اسکندر خان یاور ساکن قریه چیبنی مصالحه کرده است. در حاشیه دختران خدا قلی سلطان، شفا بیگم، طوبی بیگم، فاطمه بیگم، و زهرا بیگم مصالحه را تأیید کرده اند.
-
۱تصویر
بیع نامه عزت الله خان سلطان و سکینه سلطان خانم، ۱۳۲۱ ق
بیع نامه میان عزت الله خان سلطان و سکینه سلطان خانم، دختر عبدالعلی خان، در خصوص فروش تمامی یک ربع و یک ثمن یک دانگ ملک از جمله شش دانگ قریه چیبنی از قراء هشترود با جمیع توابع و لواحق شرعیه به اضافه ده خروار گندم ابلق به وزن جدید پانزده [ناخوانا] و مبلغ سیصد و سی و سه تومان رایج قران جدید الضرب امین السلطانی ۲۴ نخودی وزناً یک هزار صرفاً با اختیار فسخ به مدت یک سال تمام.
-
۱تصویر
بیع نامه میان عزت الله خان سلطان و قیم سکینه سلطان خانم، ۱۳۱۶ ق
عزت الله خان سلطان همگی نیم دانگ ملک مشاع از جمله یک دانگ و شش دانگ قریه چیبنی هشترود با تمام متعلقات آن را به اسکندر خان یاور، به قیمومت از طرف سکینه سلطان خانم، دختر صغیر مرحوم عبدالعلی خان، به مبلغ دویست و سی و شش تومان وجه رایج قران فروخته است، به شرط خیار فسخ از زمان تحریر قرار داد به مدت یک سال.
-
۱تصویر
اجاره نامچه میان عزت الله خان سلطان و سکینه سلطان خانم، ۱۳۲۱ ق
مصالحه و اجاره نامچه میان عزت الله خان سلطان و سکینه سلطان خانم، دختر عبدالعلی سلطان، گزیده متن: تمام محصولات دو عشر صیفی و شتویی از تمام یک ربع و یک ثمن و یک پانزده و چهارده مثقال از ملک آقداغ سفلی موروثی خانم در عوض شش خروار غله که در هر سال از دو سال مدت اجاره باید سه خروار غله داده شود و خسارت بابت آفات و بلایای طبیعی به عهده مستأجر است و دوازده باب درخت محوطه که در آقداغ سفلی واقع است نیز به قیمت بیست تومان تعیین شده که یا عینا رد کند یا سر مدت بپردازد.
-
۱تصویر
صلح نامه سکینه سلطان خانم و مادرش گوهرتاج خانم، ۱۳۲۲ ق
سکینه سلطان خانم، دختر عبدالعلی خان سلطان، نیم دانگ ملک از شش دانگ قریه آقداغ سفلی را در عوض مبلغ پنج تومان رایج قران جدید ۴۸ نخودی وزناً و دو هزار خرجاً و مبلغ چهارصد و بیست تومان نقد در عوض یک طاقه شال امیری به مادر خود، گوهر تاج خانم، با شرط اختیار فسخ منتقل کرد.
-
۲تصویر
نامه از سطوة السلطنه
تاریخ نامه هفتم شوال و محتوای آن به شرح زیر است: احوال پرسی؛ در باب ملاقات با مشیر دفتر در خصوص انتقال تیولات مخاطب از هشترود در جزو کتابچه چهاراویماق و دادن خبر اتمام این کار با چاپار بعدی؛ سؤال درباره تأخیر در فرستادن دویست تومان برات نور چشمی حسن آقا؛ درخواست فرستادن کتابچه مواجب سال گذشته فوج ناصر و کتابچه های فوج قهرمانیه؛ سفارش رساندن پاکت ضمیمه برهان الملک و گرفتن جواب نامه و ارسال آن؛ پاکت به مهدیقلی خان پدر زن میرزا هاشم تعلق دارد؛ اطمینان دادن از بابت میرزا مهدیخان که او همه روزه سر خدمت حاضر است.
-
۲تصویر
نکاح نامه هاجر خانم و غلام رضا خان، ۱۳۲۳ ق
نکاح نامه هاجر خانم، دختر معتمد السلطان آقا غلام رضا خان، با آقا غلام رضا خان، پسر حاجی آقا محمد خان امین الرعایا؛ با مهریه ای شامل بیست من زمین از یک قطعه چهارباغ در قرونقه [قرانقو] و نیم [ناخوانا] آب از قنات قرونقه با اراضی و ربع یک دربند حوالی قرونقه، فرش و قالی، و مسینه آلات ده من تبریز و رختخواب دو دست و طلای ساخته تمام عیار که مجموعاً ششصد تومان رایج ارزش داشته است. در یادداشتی به تاریخ ۱۲ ربیع الاول ۱۳۴۶ ق در پشت سند آمده که هاجر خانم وجه قباله را به آقا میرزا علی آقا، آقازاده حاجی محمد رضا، منتقل کرده که هرطور صلاح می داند رفتار کند.
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به غفار خان سلطان
محتوای نامه به شرح زیر است: در گذشته محمد قلی و بیرامعلی را برای گرفتن آرد و پول نزد مخاطب فرستاده بوده و نتیجهای نگرفته، حتی اگر با مخاطب هیچ رابطهای نداشته و از او طلبی هم نداشته، حداقل به واسطه سلام وعلیکی که داشتهاند، میبایست تا به حال به خواهش نویسنده عمل میکرد؛ این بار محمد علی را فرستاده است و مخاطب دیگر نمیتواند بهانهتراشی کند که راهها بسته است، و خواسته برای او یک خروار آرد و پول به صورت برات تجاری از راه مراغه بفرستد؛ و به آمدن زمستان و نداشتن آرد با وجود جمعیت زیاد و اطفال کوچک اشاره کرده است.
-
۲تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: خطاب به برادرش از بیتوجهی به هشدار او اظهار پشیمانی میکند و از او درخواست کمک دارد؛ اینکه نمیتواند به تبریز بازگردد زیرا برای خود در طهران موقعیتی کسب کرده؛ و اینکه برادرش به واسطه پدر زنش برای نابودی اموال و املاک او نقشه کشیدهاند. در ادامه درباره اختلافات مالی میان خود و برادرش مینویسد و زندگی سخت خود طی دو سالی که به طهران آمده و از مخاطب خواسته تا در غیاب او به کارهایش رسیدگی کند، محرمانه در مورد املاکش در نهران، خانقاه، و گنجینه کتاب، و میزان درآمد آنها و محصول غله و قیمت آن در سال گذشته و همان زمان تحقیق کند. همچنین درباره قروضش نوشته که تنها به سه نفر...
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
خطاب به عمید لشکر، احتمالا از منتصر لشکر؛ درخصوص دریافت کاغذ و پاکت و براتها و لباس در قریه نظر کهریزی، اظهار خوشحالی از سلامتی خانواده، تقاضای فرستادن برات مواجب بابا خان، درباره علت عدم وصول براتهای پیچی ئیل و وعده وصول براتهای همان سال به زودی؛ مالیات در دست نویسنده است و از این بابت نگرانی وجود ندارد، درباره گرفتن کاغذ غله از شاهزاده، به علت دوری نویسنده از او هنوز موفق به گرفتن نشده؛ سفارش به مخاطب برای ملاقات با محتشم دیوان و بشارتالدوله در تبریز در خصوص محل غلهاش که هشترود است؛ نویسنده در آنجا ملک و دیوان بدهی دارد؛ گرفتن برات برای هشترود، اشاره به تدارکات زمستان و فرستادن یک...